با همه وجودم دوستت دارم وحید نازنینم
گوش کن ، جاده صدا می زند از درو قدم های تورا
چشم تو زینت تنهایی نیست
پلک ها را بتکان ، کفش پاکن و بیا
و بیا تاجایی که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روز کلوخی بنشیند با تو
ومزامیر شب اندام تورا مثل یک قطعه آواز به خود جلب کند
پارسایی ست در آنجا که تو را خواهد گفت :
بهترین چیز رسیدن به نگاهی ست که از حادثه عشق تر است
دوست خوبم سلام !
من آپ دیتم خوشحال میشم اونجا ببینمت
«بذر عطوفتی که دیروز با مهرت در دلم کاشتی جوانه ی محبتی است که امروز مرا به تو میخواند
. تنهایی سهم دلهای از یاد رفته است ، مرا یاد کن ای یادت در یاد...! »