مهربون من...عشق من

دوستت دارم تا بی نهایت ها ...تا جایی که خورشید و آسمان دست به دست هم می خوانند از عشقمان ...دوستت دارم وحید عزیزم

مهربون من...عشق من

دوستت دارم تا بی نهایت ها ...تا جایی که خورشید و آسمان دست به دست هم می خوانند از عشقمان ...دوستت دارم وحید عزیزم

 

 

 

بمون بمون که موندنت لحظه آغاز منه

بدون بدون که عشق تو شروع پرواز منه

ببین که با هر نفست دنیا برام تازه می شه

لذت دیدن تو با دنیا هم اندازه می شه

بذار تو دستاتو رو تنم که تن پوش منه

تمام ذرات تنم عشقتو فریاد می زنه

بمون بمون که ماه با تو حجابشو برمیداره

بمون که خورشید واسه عشق گلهای آفتاب می کاره

بمون با من ای نازنین نبند رو عشق من درو

فریاد عشق عاشقا بشنو عزیز من نرو

اگه بری کی گلدون دلمو آبپاشی کنه

کی می تونه تو چشم من خورشیدو نقاشی کنه

کی می تونه تو گلدون گلهای عشقو بشونه

کی می تونه از لب گل آوازعشقو بخونه

کی می تونه . کی می تونه

 

دوستت دارم

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
آنی پنج‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:44 ق.ظ http://yekroohetanha.blogsky.com

تحسینت میکنم برای نوشته های سراسر احساس و عشقت
سالها یش تصورم این بود که فقط عاشقا عاشقونه نوشتنو بلدن.ولی چند وقتی به این نتیجه رسیدم که عاشقونه نوشتن یک دایره وسیع لغات و استعارات دلنشین احتیاج دارن....اما....نوشته های تو بدجوری به دلم نشست....نمیدونم ....امیدوارم دل عاشقت همیشه گرم باشه...مرسی از حضور سبزت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد